به گفته نورمن،فیلم هایش تنها در ایران و انگلستان به دلیل دوبله بی نظیر مرحوم زرندی مورد استقبال قرار گرفته است
چند سال قبل از طرف صدا و سیمای ایران مصاحبه ای با نورمن ویزدم انجام شد که وی اعتراف کرد فیلم هایش تنها در انگلستان و ایران آن هم به دلیل دوبله بی نظیر "زرندی" مورد استقبال قرار گرفته است زیرا در دیگر کشورهای جهان هرگز با استقبال روبرو نشد.
او در این مصاحبه بیان کرد: نمی خواستم اینگونه باشم اما ظاهرا غیر از انگلستان و ایران سینماروهای حرفه ای جهان مرا بیشتر بعنوان یک دلقک می شناسند تا شخصی درحد "جری لوئیس که از نظر من دلقکی بیش نبود!
نورمن این حرف ها را در سال های کهن سالی خود زمانی که در آستانه نود سالگی بود گفته و امروز جهان و سینمای کمدی شاهد در گذشت او در سن 95 سالگی آن هم در آسایشگاه سالمندان است،. در حالی که از شش ماه قبل به دلیل سکته وضعیت جسمانی نامناسبی داشت و البته گویی بی اعتنای و فراموش کردن هنرمندان پیشکسوت تنها ویژه هنرمندان سرزمین ما نیست.
مرحوم محمدعلی زرندی دوبلور فیلم های نورمن که سال های آخر عمر خود را (در اوایل دهه 1370) در انگلستان و لندن سپری می کرد، خود به شخصه صدای نورمن را در یکی از شب های چهارشنبه سوری از رادیو بی بی سی شنیده و حتی ملاقات های متعددی با او داشته است.
این هنرپیشه انگلیسی علاوه بر آنکه یکی از کمدین های مورد علاقه ایرانیان بود "چارلی چاپلین" نیز او را کمدین مورد علاقه خود خوانده است. نورمن سال ???? در لیست بهترین مردان کمدی انگلیس در راس بن هی و فرانکی هورد (که اکنون از دنیا رفته اند) جای گرفت و همچنین ویزدم در سال 2000 از سوی ملکه بریتانیا به لقب "Sir" مفتخر شد.
او که لقب یکی از مردان خنده جهان را به دوش دارد، زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته که بخشی از آن در ذیل آمده است:
دوران کودکی نورمن؛
نورمن در یک خانواده بسیار فقیر در منطقه پادینگتون شهر لندن در ? فوریه ???? چشم به جهان گشود. او دومین فرزند خانواده بود و یک برادر بزرگتر از خود داشت.
مادر و پدر نورمن با هم رابطه خوبی نداشته و تمام اوقات خود را به دعوا و نزاع با یکدیگر می گذراندند. مادر خانواده که از فقر و تنگدستی به ستوه آمده بود، هنگامی که نورمن ? ساله شد، خانه را ترک کرد و بی اعتنا به خانواده از همسرش جدا شد و دو پسر کوچکش را به حال خود رها کرد. از آن به بعد پدر مسئولیت نگهداری از بچه ها را به عهده گرفت.
اما نورمن و برادرش که دو سال از او بزرگتر بود، از این وضعیت راضی نبودند. پدرشان راننده کامیون بود و نورمن را از همان ? سالگی با خود به این شهر و آن شهر می برد. او با وجود کمی سنش مجبور بود در سرما و گرما شب و روز به دنبال پدرش برود.
زیرا در خانه کسی نبود که کنارش بماند و از او نگهداری کند. او در سن ?? سالگی به امید این که بتواند زندگی بهتری بیابد از خانه فرار کرد. نورمن برای سیرکردن شکمش به کارهای مختلفی مانند پادویی، روزنامه فروشی، پیشخدمتی و ظرفشویی در رستوران ها دست زد؛ اما از آن جایی که به درس علاقه داشت لذا با تلاش زیاد توانست در کنار کار به مدرسه نیز برود، اما از عهده هزینه تحصیل و سیرکردن شکمش بر نیامد، پس در سن ?? سالگی علی رغم میل باطنی اش مدرسه را ترک کرد و موفق شد در یک معدن ذغال سنگ کار پیدا کند.
با این حال که سن و سالش برای چنین کارهای سختی کم بود، اما مجبور شد که از سن کودکی درگیر انواع کارهای مختلف شود که از آن جمله پادویی در کشتی بود.
نورمن به سختی وارد عرصه هنر شد و درخشید
این هنرپیشه انگلیسی بعد از مدت ها کار در حرفه های مختلف بالاخره وارد ارتش شد و به عنوان یک نظامی در ارتش انگلیس به هند اعزام شد.
او در آن محیط خشک و نظامی به یک مسئله مهم پی برد که سبب دگرگونی زندگی اش شد، فهمید روحیه اش با چنین محیط خشک و مقرراتی و نظامی نامانوس و ناسازگار است و در فضای نظامی گری ارتش متوجه شد که استعداد زیادی به خنداندن مردم دارد و می تواند با حرکات و رفتار هنرمندانه اش مردم را دلشاد کند، بنابراین تصمیم گرفت در اواخر سال ???? در سن ??سالگی ارتش را ترک کند.
نورمن توانست در مدت بسیار کوتاهی استعداد نهفته اش را شکوفا کند و دو سال بعد در سال ???? به تلویزیون انگلیس راه یافت و به این نحو چهره کمدین اش را همگان مشاهده کردند و طرفداران زیادی پیدا کرد.
او توانست هنرمند بودنش را به اثبات برساند و تا حد بسیار زیادی موفق شود. در همان سال، نخستین فیلم کمدی اش را با نام "هوش و عقل" را بازی کرد. با این که اولین تجربه اش بود؛ اما با استقبال بی نظیر مردم روبه رو شد.
همین مسئله او را تشویق کرد تا فیلم های دیگری را اجرا کند برای این که چهره کمدی تری بیابد برای خودش لباسی طراحی و تهیه کرد.
او کلاهی پشمی و لبه دار بر سر می گذاشت، کت کوتاهی بر تن می کرد و کراواتی کوتاه و کج و معوج به دور گردنش می بست. پاچه های شلوارش نیز کوتاه بود. با این لباس خنده دارتر شده بود و مردم بیشتر دوستش داشتند و لذت می بردند. زمانی که نورمن متوجه شد مردم لباسش را پسندیده اند، تصمیم گرفت همیشه با همین لباس مضحک و مسخره نقش بازی کند و یکی از دلایل معروفیتش پوشیدن این لباسهای خنده دار بود.
مردم تصاویر نورمن را به در و دیوار خیابانها چسباندند و علاقه خود را نسبت به او نشان دادند. نورمن در سال ???? فیلم دیگری بازی کرد با نام "دردسر در فروشگاه" که با این فیلم به شهرت جهانی رسید.
اکثر فیلم های او به طریق سیاه و سفید پخش می شد. او در دو دهه ?? و ?? میلادی چندین فیلم کمدی با نامهای "نقطه اوج در دنیا"، "سربزنگاه"، "تعقیب یک ستاره"، "مرد با اهمیت"، "سحر خیز"، "یک گردش خوب" و... را اجرا کرد.
او در واقع با نمایش این فیلم ها در این دو دهه به اوج موفقیت دست یافت. نورمن همه فیلمهایش را بر اساس مشاغلی که در دوران کودکی و نوجوانی انجام داده بود به طور طنز اجرا نمود. در واقع او می خواست به همراه طنز و خنده مسائل و مشکلات جامعه را به انتقاد بکشاند. او از سال ????به بعد فیلم هایش را به طریقه رنگی پخش کرد. با این عمل مردم بیشتری جذب او شدند.
نورمن به ایران سفر کرد...
او عاشق خنداندن مردم بود و البته نه تنها در انگلیس به اجرای نمایش های کمدی می پرداخته بلکه حتی به روسیه، ایران، کشورهای اروپایی، چین و امریکا و به آلبانی سفر کرده و در آنجا نیز مردم را سرگرم کرده است.
او با جثه کوچکش لباس معروف خود را به تن می کرد و به اجرای نمایش می پرداخت. در بیشتر فیلم هایش "جری دسموند" نیز همراه او بود؛ دسموند قدی بلند داشت و این دو با هم تکمیل کننده فیلم های کمدی بودند.
نورمن در سال ???? ازدواج کرد. ثمره این ازدواج دو پسر به نام های نیکلاس و جک است. نیکلاس در سال ???? و جک در سال ???? به دنیا آمد. اکنون نیکلاس ?? ساله و جک ?? ساله می باشند و ازدواج کرده اند و به وجود پدرشان افتخار می کنند.
نکته جالب تر این که او در سال ???? به ایران آمد زیرا در ایران فیلم های او طرفداران زیادی داشته و دارد. او به ایران سفر کرد تا با طرفدارانش ملاقات کند و با استقبال زیادی روبه رو شد.
بنابر گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرانسه، در سال 1948 با بازی در مجموعه تلویزیونی "هوش و عقل" (Wit and Wisdom) پا به عرصه بازیگری نهاد و پس از آن در طول 7 دهه فعالیت هنری خود به عنوان بازیگر در 43 فیلم سینمایی، تلویزیونی و مجموعه های تلویزیونی بازی کرده است.
همچنین از برجسته ترین آثاری که ویزدم در آنها ایفای نقش کرده است می توان به "لله بچه ها"، "سربزنگاه"، "قصاب باشی"، "جاده صاف کن"، "شیرفروش" و "جنجال در فروشگاه" اشاره کرد.
نورمن ویزدم علاوه بر بازیگری، نویسندگی فیلم نامه 9 فیلم سینمایی و تلویزیونی را نیز برعهده داشته است.
بازی در سرالی آخرین شراب تابستان در نقش بیلی اینگلتون، از آخرین نقشهای او در تلویزیون و سینما بود. او در 90 سالگی اعلام بازنشستگی کرد.
فیلم کمدی کوتاه اکسپرسو، ساخته مارتین نایجل و کوین پوئیس، آخرین بازی نورمن ویزدم در سینما بود که در سال 2007 ساخته شد. فیلمی ده دقیقهای درباره هشت شخصیت که در یک کافی شاپ سر یک میز واحد مینشینند. این فیلم در فستیوال فیلم کن 2007 به نمایش درآمد و مورد توجه واقع شد.
بنابراین گزارش نورمن ویزدم در سال 1992 اتوبیوگرافی خود را نوشت که باعنوان به من نخند، من یک احمقام منتشر شد.
این در حالی است که نورمن ویزدم در سالهای اخیر حافظهاش را به کلی از دست داده بود، و به گفته همسرش، دیگر تصویر خود در فیلمهایش را نیز نمیشناخت.
او در این مصاحبه بیان کرد: نمی خواستم اینگونه باشم اما ظاهرا غیر از انگلستان و ایران سینماروهای حرفه ای جهان مرا بیشتر بعنوان یک دلقک می شناسند تا شخصی درحد "جری لوئیس که از نظر من دلقکی بیش نبود!
نورمن این حرف ها را در سال های کهن سالی خود زمانی که در آستانه نود سالگی بود گفته و امروز جهان و سینمای کمدی شاهد در گذشت او در سن 95 سالگی آن هم در آسایشگاه سالمندان است،. در حالی که از شش ماه قبل به دلیل سکته وضعیت جسمانی نامناسبی داشت و البته گویی بی اعتنای و فراموش کردن هنرمندان پیشکسوت تنها ویژه هنرمندان سرزمین ما نیست.
مرحوم محمدعلی زرندی دوبلور فیلم های نورمن که سال های آخر عمر خود را (در اوایل دهه 1370) در انگلستان و لندن سپری می کرد، خود به شخصه صدای نورمن را در یکی از شب های چهارشنبه سوری از رادیو بی بی سی شنیده و حتی ملاقات های متعددی با او داشته است.
این هنرپیشه انگلیسی علاوه بر آنکه یکی از کمدین های مورد علاقه ایرانیان بود "چارلی چاپلین" نیز او را کمدین مورد علاقه خود خوانده است. نورمن سال ???? در لیست بهترین مردان کمدی انگلیس در راس بن هی و فرانکی هورد (که اکنون از دنیا رفته اند) جای گرفت و همچنین ویزدم در سال 2000 از سوی ملکه بریتانیا به لقب "Sir" مفتخر شد.
او که لقب یکی از مردان خنده جهان را به دوش دارد، زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته که بخشی از آن در ذیل آمده است:
دوران کودکی نورمن؛
نورمن در یک خانواده بسیار فقیر در منطقه پادینگتون شهر لندن در ? فوریه ???? چشم به جهان گشود. او دومین فرزند خانواده بود و یک برادر بزرگتر از خود داشت.
مادر و پدر نورمن با هم رابطه خوبی نداشته و تمام اوقات خود را به دعوا و نزاع با یکدیگر می گذراندند. مادر خانواده که از فقر و تنگدستی به ستوه آمده بود، هنگامی که نورمن ? ساله شد، خانه را ترک کرد و بی اعتنا به خانواده از همسرش جدا شد و دو پسر کوچکش را به حال خود رها کرد. از آن به بعد پدر مسئولیت نگهداری از بچه ها را به عهده گرفت.
اما نورمن و برادرش که دو سال از او بزرگتر بود، از این وضعیت راضی نبودند. پدرشان راننده کامیون بود و نورمن را از همان ? سالگی با خود به این شهر و آن شهر می برد. او با وجود کمی سنش مجبور بود در سرما و گرما شب و روز به دنبال پدرش برود.
زیرا در خانه کسی نبود که کنارش بماند و از او نگهداری کند. او در سن ?? سالگی به امید این که بتواند زندگی بهتری بیابد از خانه فرار کرد. نورمن برای سیرکردن شکمش به کارهای مختلفی مانند پادویی، روزنامه فروشی، پیشخدمتی و ظرفشویی در رستوران ها دست زد؛ اما از آن جایی که به درس علاقه داشت لذا با تلاش زیاد توانست در کنار کار به مدرسه نیز برود، اما از عهده هزینه تحصیل و سیرکردن شکمش بر نیامد، پس در سن ?? سالگی علی رغم میل باطنی اش مدرسه را ترک کرد و موفق شد در یک معدن ذغال سنگ کار پیدا کند.
با این حال که سن و سالش برای چنین کارهای سختی کم بود، اما مجبور شد که از سن کودکی درگیر انواع کارهای مختلف شود که از آن جمله پادویی در کشتی بود.
نورمن به سختی وارد عرصه هنر شد و درخشید
این هنرپیشه انگلیسی بعد از مدت ها کار در حرفه های مختلف بالاخره وارد ارتش شد و به عنوان یک نظامی در ارتش انگلیس به هند اعزام شد.
او در آن محیط خشک و نظامی به یک مسئله مهم پی برد که سبب دگرگونی زندگی اش شد، فهمید روحیه اش با چنین محیط خشک و مقرراتی و نظامی نامانوس و ناسازگار است و در فضای نظامی گری ارتش متوجه شد که استعداد زیادی به خنداندن مردم دارد و می تواند با حرکات و رفتار هنرمندانه اش مردم را دلشاد کند، بنابراین تصمیم گرفت در اواخر سال ???? در سن ??سالگی ارتش را ترک کند.
نورمن توانست در مدت بسیار کوتاهی استعداد نهفته اش را شکوفا کند و دو سال بعد در سال ???? به تلویزیون انگلیس راه یافت و به این نحو چهره کمدین اش را همگان مشاهده کردند و طرفداران زیادی پیدا کرد.
او توانست هنرمند بودنش را به اثبات برساند و تا حد بسیار زیادی موفق شود. در همان سال، نخستین فیلم کمدی اش را با نام "هوش و عقل" را بازی کرد. با این که اولین تجربه اش بود؛ اما با استقبال بی نظیر مردم روبه رو شد.
همین مسئله او را تشویق کرد تا فیلم های دیگری را اجرا کند برای این که چهره کمدی تری بیابد برای خودش لباسی طراحی و تهیه کرد.
او کلاهی پشمی و لبه دار بر سر می گذاشت، کت کوتاهی بر تن می کرد و کراواتی کوتاه و کج و معوج به دور گردنش می بست. پاچه های شلوارش نیز کوتاه بود. با این لباس خنده دارتر شده بود و مردم بیشتر دوستش داشتند و لذت می بردند. زمانی که نورمن متوجه شد مردم لباسش را پسندیده اند، تصمیم گرفت همیشه با همین لباس مضحک و مسخره نقش بازی کند و یکی از دلایل معروفیتش پوشیدن این لباسهای خنده دار بود.
مردم تصاویر نورمن را به در و دیوار خیابانها چسباندند و علاقه خود را نسبت به او نشان دادند. نورمن در سال ???? فیلم دیگری بازی کرد با نام "دردسر در فروشگاه" که با این فیلم به شهرت جهانی رسید.
اکثر فیلم های او به طریق سیاه و سفید پخش می شد. او در دو دهه ?? و ?? میلادی چندین فیلم کمدی با نامهای "نقطه اوج در دنیا"، "سربزنگاه"، "تعقیب یک ستاره"، "مرد با اهمیت"، "سحر خیز"، "یک گردش خوب" و... را اجرا کرد.
او در واقع با نمایش این فیلم ها در این دو دهه به اوج موفقیت دست یافت. نورمن همه فیلمهایش را بر اساس مشاغلی که در دوران کودکی و نوجوانی انجام داده بود به طور طنز اجرا نمود. در واقع او می خواست به همراه طنز و خنده مسائل و مشکلات جامعه را به انتقاد بکشاند. او از سال ????به بعد فیلم هایش را به طریقه رنگی پخش کرد. با این عمل مردم بیشتری جذب او شدند.
نورمن به ایران سفر کرد...
او عاشق خنداندن مردم بود و البته نه تنها در انگلیس به اجرای نمایش های کمدی می پرداخته بلکه حتی به روسیه، ایران، کشورهای اروپایی، چین و امریکا و به آلبانی سفر کرده و در آنجا نیز مردم را سرگرم کرده است.
او با جثه کوچکش لباس معروف خود را به تن می کرد و به اجرای نمایش می پرداخت. در بیشتر فیلم هایش "جری دسموند" نیز همراه او بود؛ دسموند قدی بلند داشت و این دو با هم تکمیل کننده فیلم های کمدی بودند.
نورمن در سال ???? ازدواج کرد. ثمره این ازدواج دو پسر به نام های نیکلاس و جک است. نیکلاس در سال ???? و جک در سال ???? به دنیا آمد. اکنون نیکلاس ?? ساله و جک ?? ساله می باشند و ازدواج کرده اند و به وجود پدرشان افتخار می کنند.
نکته جالب تر این که او در سال ???? به ایران آمد زیرا در ایران فیلم های او طرفداران زیادی داشته و دارد. او به ایران سفر کرد تا با طرفدارانش ملاقات کند و با استقبال زیادی روبه رو شد.
بنابر گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرانسه، در سال 1948 با بازی در مجموعه تلویزیونی "هوش و عقل" (Wit and Wisdom) پا به عرصه بازیگری نهاد و پس از آن در طول 7 دهه فعالیت هنری خود به عنوان بازیگر در 43 فیلم سینمایی، تلویزیونی و مجموعه های تلویزیونی بازی کرده است.
همچنین از برجسته ترین آثاری که ویزدم در آنها ایفای نقش کرده است می توان به "لله بچه ها"، "سربزنگاه"، "قصاب باشی"، "جاده صاف کن"، "شیرفروش" و "جنجال در فروشگاه" اشاره کرد.
نورمن ویزدم علاوه بر بازیگری، نویسندگی فیلم نامه 9 فیلم سینمایی و تلویزیونی را نیز برعهده داشته است.
بازی در سرالی آخرین شراب تابستان در نقش بیلی اینگلتون، از آخرین نقشهای او در تلویزیون و سینما بود. او در 90 سالگی اعلام بازنشستگی کرد.
فیلم کمدی کوتاه اکسپرسو، ساخته مارتین نایجل و کوین پوئیس، آخرین بازی نورمن ویزدم در سینما بود که در سال 2007 ساخته شد. فیلمی ده دقیقهای درباره هشت شخصیت که در یک کافی شاپ سر یک میز واحد مینشینند. این فیلم در فستیوال فیلم کن 2007 به نمایش درآمد و مورد توجه واقع شد.
بنابراین گزارش نورمن ویزدم در سال 1992 اتوبیوگرافی خود را نوشت که باعنوان به من نخند، من یک احمقام منتشر شد.
این در حالی است که نورمن ویزدم در سالهای اخیر حافظهاش را به کلی از دست داده بود، و به گفته همسرش، دیگر تصویر خود در فیلمهایش را نیز نمیشناخت.